• وبلاگ : نفسي هست هنوز . . .
  • يادداشت : نزديك است . . .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهديس 


    نبودي.... امروز.... مدرسه در آرامش به سر مي برد و صداي تو در راهرو هاي تنگ مدرسه لابه لاي ديوار کاه گلي ، ميان رطوبت باران نيامده..... هر از گاهي اشکي در چشمي ميشد ....

    .صدايي مي رسيد که مي گفت..... يا خودش مياد يا خبرش يا نامه اش..... و آن صدا چقدر آشنا بود....حسي دروني..... حسي غريب..... که مدام به من زمزمه مي کرد... امروز را پيچاند ( پيچوند)

    و چه زيبا سر زبان همه در آرامش و سکوتي بودند....

    آن آشنا کسي نبود جز خودم.....

    حالا سکوت قلبت و بشکن و بر نگشتي هم مهم نيست....

    پاسخ

    چي شده؟!؟ كيه ه ه ه ه!؟!؟!؟ واااااااااااي!!!!! ساعت 2 و 33 دقيقه و من نمي دونم چ مرگم شده نمي تونم بخوابم!! دارم ميميرم از بي خوابي!!! يكي بياد منو بخوابونه!!مي دونم دل همه تون واسم تنگ شده بود!! سعي مي كنم ديگه هميشه بيام!!! تو از دوري من چي كشيدي . . .؟