و باز هم سلام
ب تو نگم ب کي بگم ؟
اين مورچه ها (ديگه هر دفعه من نگم خودت درستشو بخون) امروز بازم ب ي کيسه ي کوچيکتر نون خشک حمله کردن و من خيلي ذوق کردم.دفعه ي قبل ب ي گوني نون خشک حمله کرده بودن جو گير شدم چند تا عکس يادگاري باهاشون گرفتم !!!!!
خلاصه اينکه بابام ي قسمتي شون رو جارو فرمود خونه رو گذاشتم رو سرم ...
و مورچه ها هم اکنون دارند مي رن و ميان !
- “از غم تست شياري که به پيشاني‌ِ ماست!”
از غم تست شياري که به پيشاني ماست...
دل من، آينه‌اي بود و پر از نقش تو بود
ديگر آن آينه کز نقش تو پر بود، شکست!
اين قسمتش خيلي قشنگ بود!
فکر نمي کردم ي شاعر نسبتا گمنام انقدر قشنگ بنويسه، نه بسرايه! :))
ممنون ک سر زدي...
بازم از اين کارا بکن!
قاطي کردم !
ي چيزيم شده.
يکي از اين مورچه ها (با همون اسم درسته)پامو گاز گرفت. البته يکي شون. طبق آخرين سرشماري ي جمعيت ميليوني دارن.چون من سالهاي گذشته صدها هزار تن مورچه (همون اسمه) رو قتل عام کردم...
من واقعا قاطي کردم. مي خواستم برم تو وبلاگ تو صفحه ي وبلاگ خودمو وا کردم. ي بار هم هيچ کاري نکردم ولي ديدم صفحه ي وبلاگت بازه ...
سلام
وا3 چي چرند ميگي بازديد هات 3 تاس؟خب الان 6 تاس. با حضور گرم من هم ميشه 7 تا .
امروز از خواب بيدار شدم ديدم ي عالمه مورچه(خودت اسم درستو يخون) حمله ور شدن ب کيسه ي نون خشک هامون. خيلي زياد بودن.
آخي ...
دلم خواست برشون دارم يادگاري نگهشون دارم دلم نيومد ...!
ي مدتيه نسبت ب موجودات زنده و طبيعت خيلي مهربون شدم البته ب جز پشه ها.
دلم براش سوخت!
:(
اين تست رو بکن توست !
ي کاري داشتم باهات ...
آهان !
مي دونستي شنبه ما هم بايد بيايم مدر3 ؟
تو ميري ؟
وبلاگت باحال بود
اولين بار بود ميومدم.........................................
شعرتم خوب بودم
اگه وبلاگ غمگول سراغ داري معرفي كن
بابا..................................
