با همين سنگ زدن ، ماه به هم مي ريزد
اصفهاني؟کلا آهنگاشو دوس دارم...قشنگه...هم شعرايي که مي نويسي،هم آهنگايي که ميذاري!
نخواستم با غم بسازي نخواستم هيچي نگي
نخواستم درد دلت رو ديگه با هيچ کي نگي
آخه عشق اجباري نيست
تو زندون من نمون ، حالا که فکر رفتني
ديگه از موندن نخون ...
تا ديدم مي خواي بري
دلم راتو سد نکرد
برو فردا مال تو ديگه اين جا بر نگرد
بدون من بعد من
دلتو هر جا جا نذار
غم با من بودنو تو من بعد يادت نيار
اگه شونت تکيه گامه پس چرا من تنها شدم
چرا هر لحظه ام هميشه منم تنها با خودم
يه تصوير از عکس چشمات
روي ديوار دلم
چه قد قصه ام خنده داره چه قد بيکاره دلم ...
عشق بر شانه هم چيدن چندين سنگ است
گاه مي ماند و نا گاه به هم مي ريزد
انچه را عقل به يک عمر به دست آورده است
دل به يک لحظه کوتاه به هم مي ريزد
محشــــــــــــــــــــره شعراي فاضل نظري....
کي دل سنگ تو را آه به هم مي ريزد
خيلي عالي بود نرگس جان...ممنون:)
به روزم..